چرا به افسردگی (سگ سیاه (Black Dog)) می گویند؟
علائم و نشانههای افسردگی چیست؟
افسردگی چگونه تشخیص داده میشود؟
بدترین جملاتی که یک انسان افسرده ممکن است از دیگران بشنود
در زمان افسردگی چگونه میتوانم از خودم مراقبت کنم؟
تجربه شخصی من در افسردگی و درمان
افسردگی: قاتل خاموش دنیای مدرن
همه ما گاهی اوقات خلق پایین را تجربه میکنیم - این بخشی طبیعی از زندگی است، به ویژه پس از از دست دادن یا سوگواری.
اما افسردگی بالینی فراتر از یک واکنش طبیعی به یک رویداد غمانگیز است. افسردگی بالینی یک وضعیت قابل تشخیص است که میتواند افراد را برای هفتهها، ماهها یا حتی سالها دچار احساس شدید غم، تهی بودن، ناامیدی یا احساس گناه کند.
این حالت میتواند بر هر جنبهای از زندگی فرد تأثیر بگذارد: روابط، کار، سلامت جسمانی. و در شدیدترین حالت، میتواند تهدیدکننده زندگی باشد.
فردی که دچار افسردگی بالینی است، نمیتواند به سادگی از این حالت بیرون بیاید و ممکن است به کمک حرفهای، و حتی درمان، نیاز داشته باشد تا بهبود یابد.
سازمان بهداشت جهانی (WHO) افسردگی را به این صورت توصیف میکند:
افسردگی، یک بیماری شایع سلامت روان است که ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد. با علائمی از قبیل خلق و خوی پایین یا از دست دادن لذت یا علاقه به انجام فعالیت های روتین برای مدت طولانی مشخص می شود.
در نظر داشته باشید این با تغییرات خلقی عادی که در زندگی روزمره همه افراد هست، متفاوت است. دوره های افسردگی بیشتر روز، تقریبا هر روز، حداقل به مدت دو هفته طول می کشد. افراد مبتلا به افسردگی ممکن است دچار اختلال خواب و تغییراتی در اشتهای خود شوند. آنها ممکن است احساس کم ارزشی، افکار در مورد مردن و ناامیدی نسبت به آینده داشته باشند. خستگی و تمرکز ضعیف هم از علائم شایع است. بیماریهای جسمی مانند مشکلات تیروئید ممکن است علائمی مشابه افسردگی از خودشان بروز دهند.
افسردگی ناشی از تعامل پیچیده عوامل اجتماعی، روانی و بیولوژیکی است. افرادی که با تجاوز، از دست دادن نزدیکان یا سایر اتفاقهای غم انگیز و چالشی زندگی کرده اند، بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی هستند.
متاسفانه تخمین زده می شود که بیش از 75 درصد از افرادی که اختلالات روانی را در کشورهای با درآمد کم و متوسط تجربه می کنند، هیچ درمانی دریافت نمی کنند.
اضطراب (Anxiety) و افسردگی (Depression) دو اختلال روانی هستند که تفاوتهای مهمی دارند، اگرچه گاهی اوقات ممکن است با هم رخ دهند.
1. اضطراب (Anxiety):
- - اضطراب به حالتی از نگرانی و ترس مداوم از رویدادها یا موقعیتهای آینده اشاره دارد.
- - افراد مضطرب معمولاً درباره مسائل خاص یا عمومی به شدت نگران هستند، حتی اگر دلیلی منطقی برای نگرانی وجود نداشته باشد.
- - علائم شامل تپش قلب، تعریق، لرزش، مشکلات خواب، و احساس بیقراری است.
- - اضطراب میتواند به انواع مختلفی مانند اختلال اضطراب عمومی (GAD)، اختلال هراس (Panic Disorder)، یا فوبیا تقسیم شود.
2. افسردگی (Depression):
- - افسردگی حالتی از غمگینی و ناامیدی عمیق است که معمولاً برای مدت طولانی ادامه دارد.
- - افراد افسرده اغلب احساس بیارزشی، خستگی مداوم، عدم علاقه به فعالیتهای روزمره، و حتی افکار خودکشی دارند.
- - این حالت معمولاً با کاهش انرژی، تغییرات در خواب و خوراک، و عدم تمرکز همراه است.
- - افسردگی میتواند در شدتهای مختلف از خفیف تا شدید بروز کند و گاهی نیاز به درمان دارویی یا رواندرمانی دارد.
در حالی که اضطراب بیشتر به نگرانیهای آینده مربوط میشود، افسردگی به احساس غم و ناامیدی نسبت به گذشته و حال مربوط است.
چرا به افسردگی (سگ سیاه (Black Dog)) می گویند؟
اصطلاح "سگ سیاه" به عنوان نمادی از افسردگی به واسطه وینستون چرچیل، نخستوزیر بریتانیا در دوران جنگ جهانی دوم، شناخته شد. چرچیل از این عبارت برای توصیف حالتهای افسردگی و غم عمیقی که در زندگیاش تجربه میکرد، استفاده میکرد. او افسردگی خود را به یک "سگ سیاه" تشبیه میکرد که همیشه همراه او بود و احساس سنگینی و تیرهروزی میکرد.
این اصطلاح به مرور زمان در فرهنگ عمومی جا افتاد و به عنوان نمادی از افسردگی شناخته شد. سگ سیاه به گونهای نمادین، بیانگر چیزی است که در ظاهر پنهان است اما همواره همراه فرد است، مانند یک سایه تاریک که فرد را دنبال میکند و تأثیر منفی بر زندگی و احساسات او میگذارد.
"من یک سگ سیاه داشتم، اسمش افسردگی بود. هر وقت سگ سیاه به سراغم میآمد، احساس پوچی و خستگی میکردم. زندگی آرام و متعادل خود را از دست میدادم. او ناگهان ظاهر میشد، بدون هشدار. افسردگی مرا در تاریکی فرو میبرد و احساس ناراحتی و ترس میکردم.
او میتوانست اعتماد به نفسم را از بین ببرد. هر دستاورد و موفقیتی برایم بیمعنا میشد. در کنار دیگران بودن سخت بود، چون سگ سیاه همواره بین من و دیگران قرار میگرفت. به مرور زمان، هرچه تلاش میکردم او را نادیده بگیرم، بزرگتر و قدرتمندتر میشد.
سگ سیاه همواره باعث میشد احساس گناه و خجالت کنم. وقتی به او اجازه میدادم کنترل زندگیام را به دست بگیرد، همه چیز بدتر میشد. حتی دوستان و خانواده نمیتوانستند مرا از این وضعیت نجات دهند.
هر چقدر بیشتر تلاش میکردم او را از خود دور کنم، او بیشتر برمیگشت. سگ سیاه نمیگذاشت بخوابم و افکارم همیشه درگیر بود.
اما با گذشت زمان، آموختم که این سگ سیاه همیشه همراه من نخواهد بود. من یاد گرفتم که باید درک کنم او کی و چرا به سراغم میآید. درمان و کمک گرفتن از دیگران کمک کرد تا این سگ سیاه را کنترل کنم.
این واقعیت را پذیرفتم که افسردگی بخشی از زندگیام است، اما لازم نیست تمام زندگیام را تسخیر کند. من فهمیدم که میتوانم با او کنار بیایم و راههایی پیدا کردم که از زندگی لذت ببرم، حتی زمانی که سگ سیاه کنارم بود."
- افسردگی در زنان بیشتر از مردان رخ میدهد. تفاوتهایی در نحوه بروز حالت افسردگی بر اساس جنسیت و سن مشاهده شده است.
- در مردان، افسردگی اغلب به صورت خستگی، تحریکپذیری و عصبانیت ظاهر میشود. آنها ممکن است رفتارهای بیملاحظهتری از خود نشان دهند و به مصرف مواد مخدر و الکل روی آورند. همچنین تمایل دارند افسردگی خود را تشخیص ندهند و به دنبال کمک نروند. در زنان، افسردگی بیشتر به صورت احساس غم، بیارزشی و گناه نمایان میشود.
- در کودکان کوچکتر، افسردگی بیشتر به صورت امتناع از رفتن به مدرسه، اضطراب هنگام جدا شدن از والدین و نگرانی درباره مرگ والدین بروز میکند.
- نوجوانان افسرده معمولاً تحریکپذیر و عبوس هستند و ممکن است در مدرسه به دردسر بیفتند. آنها همچنین به طور مکرر اضطراب، اختلالات تغذیهای یا سوءمصرف مواد را نیز همراه با افسردگی تجربه میکنند.
- در افراد مسن، افسردگی ممکن است به صورت ظریفتری ظاهر شود، زیرا آنها کمتر تمایل دارند احساسات غم یا اندوه خود را بپذیرند. بیماریهای پزشکی که در این جمعیت شایعتر هستند نیز میتوانند به افسردگی دامن بزنند یا باعث آن شوند.
علائم و نشانههای افسردگی چیست؟
- - احساس مداوم ناراحتی، اضطراب، یا حس خالی بودن
- - احساس ناامیدی یا بدبینی
- - احساس تحریکپذیری، خشم یا بیقراری
- - احساس گناه، بیارزشی یا ناتوانی
- - از دست دادن علاقه یا لذت در سرگرمیها و فعالیتها
- - خستگی، کمبود انرژی یا احساس کند شدن
- - دشواری در تمرکز، یادآوری یا تصمیمگیری
- - مشکلات خواب مانند بیخوابی، بیدار شدن زودتر از معمول، یا خواب بیش از حد
- - تغییر در اشتها یا تغییرات ناخواسته وزنی
- - دردهای جسمی، سردردها، گرفتگی عضلات یا مشکلات گوارشی بدون علت فیزیکی مشخص که با درمان برطرف نمیشوند
- - افکار مرگ یا خودکشی یا تلاش برای خودکشی
همه افراد مبتلا به افسردگی همه این علائم را نشان نمیدهند. برخی افراد فقط تعداد کمی از این علائم را تجربه میکنند، در حالی که دیگران ممکن است بسیاری از آنها را داشته باشند. برای اینکه علائم شما به عنوان افسردگی در نظر گرفته شود، باید بیشتر روز، تقریباً هر روز، به مدت حداقل دو هفته این علائم را تجربه کنید.
افسردگی میتواند شامل تغییرات دیگر در خلقوخو یا رفتار نیز باشد، از جمله:
- - افزایش خشم یا تحریکپذیری
- - احساس بیقراری یا قرار گرفتن در لبه عصبانیت
- - کنارهگیری از دیگران، بدبینی یا احساس جدایی از افراد
- - افزایش درگیری در فعالیتهای پرخطر
- - رفتارهای تکانشی بیشتر
- - افزایش مصرف الکل یا مواد مخدر
- - دوری از خانواده و دوستان
- - ناتوانی در برآورده کردن مسئولیتها یا نادیده گرفتن نقشهای مهم دیگر
- - مشکلات در تمایل و عملکرد جنسی
افسردگی چگونه تشخیص داده میشود؟
برای تشخیص افسردگی، فرد باید علائم را بیشتر ساعات روز و تقریباً هر روز به مدت حداقل ۲ هفته تجربه کند. یکی از این علائم باید حالت افسردگی یا از دست دادن علاقه و لذت در اکثر فعالیتها باشد. در کودکان و نوجوانان، ممکن است به جای احساس ناراحتی، تحریکپذیری وجود داشته باشد.
اگرچه چندین علامت پایدار، علاوه بر حالت افسردگی، برای تشخیص افسردگی لازم است، افرادی که فقط چند علامت دارند نیز ممکن است از درمان بهرهمند شوند. شدت و تکرار علائم و مدت زمان آنها بسته به فرد متفاوت است.
- اختلال افسردگی مداوم (همچنین به نام دیس تایمیا یا اختلال دیس تایمیک نیز شناخته می شود) شامل علائم افسردگی کمتر شدید است که بسیار طولانی تر، معمولاً حداقل برای 2 سال طول می کشد.
- اختلال عاطفی فصلی با فصول می آید و می رود، با علائم معمولاً در اواخر پاییز و اوایل زمستان شروع می شود و در طول بهار و تابستان از بین می رود.
- اختلال دوقطبی شامل دورههای افسردگی، و همچنین دورههای شیدایی (یا دورههای هیپومانیک کمتر شدید) با خلق و خوی غیرمعمول، تحریکپذیری بیشتر، یا افزایش سطح فعالیت است.
انواع دیگری از افسردگی می تواند در مقاطع خاصی از زندگی یک زن رخ دهد. بارداری، دوره پس از زایمان، چرخه قاعدگی، و یائسگی با تغییرات فیزیکی و هورمونی همراه است که می تواند در برخی افراد یک دوره افسردگی ایجاد کند.
- اختلال نارسایی پیش از قاعدگی شکل شدیدتری از سندرم پیش از قاعدگی یا PMS است که در هفته های قبل از قاعدگی رخ می دهد.
- افسردگی پری ناتال در دوران بارداری یا بعد از زایمان اتفاق می افتد که بسیاری از زنان پس از زایمان تجربه می کنند.
- افسردگی پیش از یائسگی بر برخی از زنان در دوران گذار به یائسگی تأثیر می گذارد. زنان ممکن است احساس تحریک پذیری شدید، اضطراب، غم و اندوه یا از دست دادن لذت را تجربه کنند.
افسردگی چگونه درمان میشود؟
درمان افسردگی معمولاً شامل رواندرمانی (حضوری یا مجازی)، دارو، یا هر دو است. اگر این درمانها علائم را به اندازه کافی کاهش ندهند، ممکن است از روشهای تحریک مغزی استفاده شود.
انتخاب برنامه درمانی مناسب بر اساس نیازها، ترجیحات و وضعیت پزشکی فرد و با مشورت یک متخصص روانشناس بالینی انجام میشود. یافتن بهترین درمان ممکن است با آزمون و خطا همراه باشد.
- رواندرمانی
رواندرمانی (که به آن گفتوگو درمانی یا مشاوره نیز گفته میشود) میتواند به افراد مبتلا به افسردگی کمک کند تا روشهای جدیدی برای تفکر و رفتار یاد بگیرند و عادتهایی که به افسردگی کمک میکنند را تغییر دهند. رواندرمانی تحت مراقبت یک متخصص سلامت روان مجاز و آموزشدیده انجام میشود و ممکن است بهصورت فردی یا گروهی باشد.
درمانهای مبتنی بر شواهد برای افسردگی:
- درمان شناختی-رفتاری (CBT): افراد با این روش یاد میگیرند که افکار و رفتارهای غیرمفید را به چالش کشیده و تغییر دهند تا احساسات افسرده و مضطرب خود را بهبود بخشند. پیشرفتهای جدید در CBT شامل اضافه کردن اصول ذهنآگاهی و هدفگیری علائمی خاص مانند بیخوابی است.
- درمان بینفردی (IPT): این روش بر رویدادهای زندگی و روابط بینفردی که بر خلقوخو تأثیر میگذارند تمرکز دارد. هدف IPT این است که مهارتهای ارتباطی افراد را در روابط بهبود بخشد، شبکههای حمایتی ایجاد کند و انتظارات واقعیتری برای مقابله با بحرانها یا مسائل دیگر ایجاد کند.
- دارو
داروهای ضدافسردگی بهطور رایج برای درمان افسردگی استفاده میشوند. این داروها با تغییر نحوه تولید یا استفاده از مواد شیمیایی خاص در مغز که در خلقوخو یا استرس نقش دارند، عمل میکنند.
افسردگی مقاوم به درمان: زمانی رخ میدهد که فرد پس از امتحان حداقل دو داروی ضدافسردگی بهبود نیابد.
- تحریک مغزی
تحریک مغزی یک گزینه برای افرادی است که به دیگر درمانهای افسردگی پاسخ ندادهاند. این روش شامل فعالسازی یا مهار مغز با استفاده از الکتریسیته یا امواج مغناطیسی است. روشهای تحریک مغزی مانند ECT و rTMS برای برخی از بیماران موثر بودهاند.
- محصولات طبیعی
FDA هیچیک از محصولات طبیعی را برای درمان افسردگی تأیید نکرده است. با این حال، برخی افراد گزارش دادهاند که محصولات طبیعی مانند ویتامین D به بهبود علائم افسردگی آنها کمک کرده.
آیا افسردگی ژنتیکی است؟
بله، افسردگی میتواند دارای مؤلفههای ژنتیکی باشد، اما ژنتیک تنها یکی از عوامل مؤثر در ایجاد افسردگی است. افرادی که سابقه خانوادگی افسردگی دارند، ممکن است بیشتر در معرض خطر ابتلا به این اختلال باشند. با این حال، داشتن ژنهای مرتبط با افسردگی به معنای قطعی ابتلا به آن نیست. عوامل محیطی، تجربیات زندگی، و شرایط شخصی نیز نقش مهمی در بروز افسردگی دارند.
به عبارت دیگر، افسردگی نتیجه تعامل پیچیده بین ژنتیک و محیط است، و بسیاری از افراد با پیشینه ژنتیکی مشابه ممکن است به افسردگی مبتلا نشوند یا درجات مختلفی از علائم را تجربه کنند.
ویتامین های ضد افسردگی
در اینجا جدول اطلاعات مربوط به ویتامینها و مواد معدنی که ممکن است به شکل خفیف در کاهش افسردگی موثر باشند را معرفی میکنیم.
نقش در درمان افسردگی | منابع غذایی | ویتامین/ماده معدنی |
کمک به تنظیم خلق و خو و عملکرد مغز | نور خورشید، ماهی چرب، محصولات لبنی | ویتامین D |
تولید انتقالدهندههای عصبی و عملکرد سیستم عصبی | گوشت، ماهی، تخممرغ، محصولات لبنی | ویتامین B12 |
تولید انتقالدهندههای عصبی مانند سروتونین | مرغ، ماهی، سیبزمینی، موز | ویتامین B6 |
تولید و تنظیم انتقالدهندههای عصبی | سبزیجات برگ سبز، حبوبات | فولیک اسید |
کاهش التهاب و بهبود سلامت مغز | ماهیهای چرب (سالمون)، روغن کتان | اومگا-۳ |
تنظیم سیستم عصبی و عملکرد مغز | بادام، اسفناج، دانههای کدو تنبل | منیزیم |
عملکرد صحیح سیستم عصبی و تولید انتقالدهندههای عصبی | گوشت قرمز، مرغ، صدف | روی (زینک) |
بدترین جملاتی که یک انسان افسرده ممکن است از دیگران بشنود و اثرات منفی بر او داشته باشد:
1. فقط شاد باش!"
- - این جمله احساسات فرد را نادیده میگیرد و نشان میدهد که مشکل به سادگی حلشدنی است.
2. دیگران مشکلات بدتری دارند."
- - مقایسه وضعیت فرد با دیگران، باعث میشود احساسات او بیاهمیت به نظر برسد.
3. "افسردگی واقعی نیست؛ همه ما گاهی ناراحت میشویم."
- - این جمله افسردگی را به یک احساس گذرا کاهش میدهد و جدیت آن را نادیده میگیرد.
4. "به خودت سخت نگیر."
- - به نظر میرسد که فرد توانایی غلبه بر افسردگی را به تنهایی دارد، اما این همیشه ممکن نیست.
5. "چرا نمیتوانی مثل بقیه عادی باشی؟"
- - این جمله احساس ناتوانی و تنهایی فرد را تشدید میکند.
6. "تو خیلی ضعیفی که نمیتوانی با این مشکل کنار بیایی."
- - متهم کردن فرد به ضعف، عزت نفس او را بیشتر کاهش میدهد.
7. "فقط مثبت فکر کن!"
- - تغییر ذهنیت برای کسی که افسردگی دارد به سادگی امکانپذیر نیست و این جمله میتواند باعث احساس سرخوردگی شود.
8. "اینقدر فکر نکن، تو فقط زیادی حساس هستی."
- -این جمله احساسات فرد را کمارزش جلوه میدهد.
9. "همه چیز در ذهنت است، مشکلی نیست."
- - نادیده گرفتن واقعیات افسردگی و به نظر رساندن آن به عنوان توهم یا ضعف ذهنی.
10. "باید خودت رو مشغول کنی تا حالت خوب بشه."
- - نادیده گرفتن نیاز به درمان جدی و اینکه افسردگی صرفاً با مشغول کردن خود برطرف نمیشود.
این جملات میتوانند به جای همدلی و حمایت، باعث ایجاد احساس تنهایی، ناتوانی، و بیشتر شدن افسردگی در فرد شوند.
در زمان افسردگی چگونه میتوانم از خودم مراقبت کنم؟
بیشتر افراد مبتلا به افسردگی از درمان سلامت روان بهره میبرند. با شروع درمان، باید بهتدریج احساس بهتری پیدا کنید. در این مدت با خودتان مهربان باشید. سعی کنید کارهایی را که قبلاً از آنها لذت میبردید انجام دهید. حتی اگر تمایلی به انجام آنها نداشته باشید، ممکن است خلقوخویتان را بهبود ببخشند.
- سعی کنید فعالیت بدنی داشته باشید. حتی ۳۰ دقیقه پیادهروی در روز میتواند حال شما را بهتر کند.
- سعی کنید زمان خواب و بیداری منظمی داشته باشید.
- وعدههای غذایی منظم و سالم مصرف کنید.
- آنچه میتوانید انجام دهید را در حد توان خود انجام دهید. مشخص کنید چه کاری باید انجام شود و چه کاری میتواند منتظر بماند.
- با دیگران ارتباط برقرار کنید. با افرادی که به آنها اعتماد دارید، درباره احساساتتان صحبت کنید.
- تصمیمات مهم زندگی را به تعویق بیندازید تا زمانی که حالتان بهتر شود. در مورد تصمیمات با افرادی که شما را خوب میشناسند مشورت کنید.
- - از مصرف الکل، نیکوتین، یا مواد مخدر، از جمله داروهایی که برای شما تجویز نشدهاند، خودداری کنید.
1. افسردگی فقط غمگینی است: بسیاری از افراد فکر میکنند افسردگی همان غمگینی ساده است، اما افسردگی یک اختلال پیچیده است که میتواند باعث تغییرات عمده در احساسات، افکار و رفتار شود. این حالت ممکن است شامل خستگی، بیقراری، بیانگیزگی، و مشکلات جسمی نیز باشد.
2. فرد باید خود را قوی کند و بر افسردگی غلبه کند: افسردگی یک اختلال واقعی و بیولوژیکی است و نیاز به درمان دارد. صرفاً «قوی بودن» یا «اراده کردن» برای غلبه بر افسردگی کافی نیست.
3. فقط وقتی اتفاق بدی بیفتد، افسرده میشوید: افسردگی همیشه به رویدادهای منفی یا مشکلات بیرونی مرتبط نیست. بسیاری از افراد بدون دلیل خاصی ممکن است افسرده شوند، حتی اگر همه چیز ظاهراً در زندگی آنها خوب پیش برود.
4. داروهای ضدافسردگی فوراً اثر میکنند: داروهای ضدافسردگی به زمان نیاز دارند تا اثر خود را نشان دهند. معمولاً چند هفته طول میکشد تا تغییرات محسوسی ایجاد شود، و ممکن است لازم باشد دوز یا نوع دارو تغییر کند.
5. اگر علائم فیزیکی نداشته باشید، افسرده نیستید: افسردگی همیشه علائم فیزیکی ندارد و برخی افراد ممکن است بیشتر مشکلات احساسی یا روانی را تجربه کنند.
6. افسردگی یک ضعف شخصیتی است: افسردگی یک بیماری پزشکی است و هیچ ارتباطی با ضعف شخصیتی ندارد. هر کسی میتواند دچار افسردگی شود، بدون توجه به قدرت یا تواناییهایش.
7. افرادی که افسرده هستند همیشه ناراحت به نظر میرسند: برخی از افراد مبتلا به افسردگی ممکن است ظاهراً شاد و خوشحال به نظر برسند، اما درونشان احساس افسردگی کنند. این حالت به «افسردگی پنهان» معروف است.
8. افسردگی فقط با دارو درمان میشود: درمان افسردگی میتواند شامل رواندرمانی، تغییرات در سبک زندگی، و در برخی موارد دارو باشد. ترکیب این روشها ممکن است برای بسیاری از افراد بهترین نتیجه را به همراه داشته باشد.
این اشتباهات رایج میتوانند مانع از درک صحیح افسردگی و دریافت درمان مناسب برای افراد مبتلا شوند.
بسیاری از افراد مشهور در طول تاریخ با افسردگی دستوپنجه نرم کردهاند. برخی از آنها درباره تجربیات خود با افسردگی صحبت کردهاند و الهامبخش دیگران بودهاند. در اینجا چند تن از معروفترین افراد دنیا که با افسردگی مواجه بودهاند، ذکر شده است:
1. وینسنت ون گوگ: نقاش معروف هلندی که با افسردگی شدید و مشکلات روانی روبرو بود. ون گوگ حتی در برخی از آثار خود تأثیر افسردگی را به تصویر کشیده است.
2. آبراهام لینکلن: رئیسجمهور اسبق آمریکا که به افسردگی شدید مبتلا بود. او در دوران زندگی خود با بحرانهای روانی زیادی مواجه شد.
3. ارنست همینگوی: نویسنده مشهور آمریکایی و برنده جایزه نوبل که با افسردگی و مسائل روانی روبرو بود و در نهایت به زندگی خود پایان داد.
4. پرنسس دایانا: شاهزاده بریتانیا که در مصاحبههای خود از افسردگی و اختلالات روانیاش، بهویژه در دوران ازدواجش، صحبت کرده است.
5. رابین ویلیامز: بازیگر و کمدین آمریکایی که علیرغم شخصیت شادش در صحنه، از افسردگی و مشکلات روانی رنج میبرد. او نیز در نهایت به زندگی خود پایان داد.
6. سیلویا پلات: شاعر و نویسنده آمریکایی که به دلیل افسردگی شدید، الهامبخش بسیاری از آثار ادبی بود و در نهایت به زندگی خود پایان داد.
7. وینونا رایدر: بازیگر معروف هالیوود که از افسردگی و اضطراب رنج میبرد و درباره تجربیات خود در این زمینه بهصراحت صحبت کرده است.
8. جیم کری: کمدین و بازیگر معروف که درباره نبردش با افسردگی بهصراحت صحبت کرده است و بیان کرده که چگونه توانسته با آن کنار بیاید.
این افراد نشان دادهاند که افسردگی میتواند بر هر کسی، بدون توجه به شهرت یا موفقیتش، تأثیر بگذارد.
آمار افسردگی نشان میدهد در دهه 90 شمسی، آمار افراد افسرده در ایران نسبت به دهه 70 شمسی رشد داشته و از 4.6 درصد در سال 1379 به 5.09 در سال 1398 رسیده است. همچنین تعداد افراد مبتلا به اختلالات روانی در ایران نیز به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کرده است، آمار افراد مبتلا به اختلالات روانی در ایران از 9.99 میلیون نفر در سال 1369 به 15.71 میلیون نفر در سال 1399 رسیده است.
منبع این آمار سایت رسمی WHO سازمان بهداشت جهانی است. تقریباً ۳.۸٪ از جمعیت دنیا به افسردگی مبتلا هستند، از جمله ۵٪ از بزرگسالان (۴٪ در میان مردان و ۶٪ در میان زنان) و ۵.۷٪ از بزرگسالان بالای ۶۰ سال. حدود ۲۸۰ میلیون نفر در جهان به افسردگی دچار هستند . افسردگی در میان زنان حدود ۵۰٪ بیشتر از مردان شایع است. در سطح جهانی، بیش از ۱۰٪ از زنان باردار و زنان تازهزا دچار افسردگی میشوند. هر سال بیش از ۷۰۰،۰۰۰ نفر به دلیل خودکشی جان خود را از دست میدهند. خودکشی چهارمین علت اصلی مرگ در بین افراد ۱۵ تا ۲۹ ساله است.
اگرچه درمانهای مؤثری برای اختلالات روانی شناخته شده است، بیش از ۷۵٪ از افراد در کشورهای با درآمد پایین و متوسط از درمان بهره نمیبرند. موانع در برابر مراقبت مؤثر شامل کمبود سرمایهگذاری در مراقبتهای روانی، کمبود ارائهدهندگان خدمات بهداشتی آموزشدیده و انگ اجتماعی مرتبط با اختلالات روانی است.
تجربه شخصی من در افسردگی و درمان
من بخاطر اینکه بیش فعالی و یا ADHD دارم تعداد مستعد دچار شدن به افسردگی هستم و بودم. در باره روند تشخیص و درمانش بیشتر مینویسم. انقدر افسردگی و پیامدهاش برام دردناکه که حتی نوشتن در موردش راحت نیست.